شرایط ناعادلانه و غیر انسانی محیط زندگی انسان فقیر او را وادار به تلاشی دائم و دردناک برای تداوم حیات می کند. این شرایط در بدو تولد و به طور ناخواسته بر کودک فقیر تحمیل می شود و او در سراسر زندگی خود باید با محیط اطراف در ستیز باشد(هما بخت اور۱۳۸۸)
اهمیت این موضوع سبب شده است که در ده های گذشته، مسأله رابطة علّی میان فقر و آموزش و به تبع آن تأثیر آموزش و تحصیلات بر توزیع درآمد، مورد توجه اقتصاددانان قرار بگیرد و پژوهش هایی در این زمینه انجام شوند
ادبیات مربوط به اقتصاد آموزش، به رابطة میان آموزش و درآمد، در قالب مباحث سرمایه انسانی می
پردازند .
مفهوم سرمایة انسانی را نه تنها در مورد آموزش و تعلیم مهارت ها بلکه هم چنین به هر فعالیتی که
موجب افزایش کیفیت نیروی کار و بهره دهی آن ، که در نهایت سبب بالا رفتن سطوح درآمد آتی
می شود، می توان اطلاق کرد .
[راجرز و راچلین، 1370،ص۲۲}